واگویه های یک کوگیتو
سلام:
"15 ملوان انگلیسی به لطف آقای پرزیدنت مان و به لطف بخشش ملت همیشه در صحنه و غیور ایران آزاد شدند"
عجب خبر به هنگام و غیر مترقبه ای بودو حال داد شما را نمی دانم من که کیف کردم وقتی ابتکار (بعضی ها میگن ... ) پرزیدنت خودمان را دیدم و کلی هم برای خودم تجزیه و تحلیل کردم که خودایا چه شد: که این ملوانهای نگون بخت و بدبخت مورد رحمت ملتی کریمه و پرزیدنتی رئوف نایل آمدند و به جای سوار شدن بر مرکب سریع السیر مرگ بر هواپیمای بوئینگ 707 سوار شده و راهی دیار نام آشنای بریتانیای کبیر شدند.
همانطور که همه ما میدانیم هممون از بریتانیای کبیر و بقول خودمان اینگلیس بدمان میاید (والبته به همین خاطر هست که اکثر نخبه هاو عاقل های جامعه خودمان و حتی بعضی از مسئولان همیشه مخالف اینگلیس تحصیل کرده دانشگاههای این خراب شده اند!) بخاطر خیلی از چیزها که یکیش همین بقول پرزیدنت خودمان کودتای (به فتح د)28 مرداد است که دستهای ناپاک این استعمار و خته کون (به زبان آذری بخوانید ) تاریخ در آن پیداهست و خیلی از موارد دیگر که باعث میشه ما مردم غیور و همیشه در صحنه هر اتفاقی که در دنیا بیافتد را به این کشور نسبت میدهیم وبا صدای رسا و شفاف میفرمائیم که مرگ بر اینگلیس و پشت بندش هم در عرض سیم ثانیه پرچم مقدسشون رو (البته برای مردش نه ما )آتیش میزنیم و کلی حالی به هولی میبریم و البته در بعضی از موارد هم –مثل این مورد اخیر- دچار مهربانی شدید میشویم و خطاهای این کشور رو با بهانه های مانند اینکه ولادت حضرت محمد (ص) است یا عید پاک مسیحیان عزیز هست می بخشیم و با یک انتقادکوچولو مانند این که زنهای جامعتون رو به ارتش نیارین که مبادا ترک برداره چینی نازک محفل گرم خانوادشون شتر دیدی ،ندیدی راه می اندازیم و با ذکر چنتا صلوات ختم به خیر میکنیم هر مشکلی رو که راه انداخته باشیم یا راه انداخته باشندرو.
اما امروز باهر نیتی که بوده ایران یک کار مثبتی رو به لحاظ سیاس انجام داده که میتونه شروع خوبی برای دیپلماسی امسال باشه که :
اولا:آقای پرزیدنت خودمان که کمی تا قسمتی به تندروی در صحنه سیاسی جهان ،داشت که شهره عام و خاص میشد و این فکر رو القا میکرد که پرزیدنت ایران فردی عصبانی و تند مزاج هست که سر دشمنی با کلیت جهان غرب و هر آنچه که غیر پرزیدنتی خودمان هست رو داره ؛عوض کرد و نشون داد که ترمز بعضی چیزها در ایران هنوز سر جایش هست و نیازی به با سرعت رفتن در بعضی امور نیست ومیشود با آهنگ متناسب جهان پیش رفت حتی اگر با سیستم زمانه خود موافق نبود .
دوما :کسانی که روزی می گفتند که در ایران پرزیدنت بودن برابر است با تدارکاتچی بودن به این حرف خود الان حتما یا میخندند و پشیمان هستند یا اینکه بر عقیده خود استوار میایستند که انچه آن زمان فرموده بودند حرفی به حق بوده به دلیل اینکه این کار آقای پرزیدنت هر دوی این نظریه رو تقویت میکنه البته با اجازه شما!
سوما :این کار مهربانه رو که کردیم نشون دادیم که ما هم میتوانیم از بعضی غافلگیریهای مرسوم و خوب برای جذب موافقین در صحنه جهانی استفاده کنیم و اساسا یواش یواش داریم از کارکرد رسانه و تبلیغات و انجام بعضی امور در جای خود آگاه میشویم و یاد میگیرم که ما در جهانی زندگی میکنیم که نمود و نمایش آنچه اتفاق افتاده از خود اتفاق تاثیرش بیشتر و مهمتر است.
چهارما:از اونجایی که ییهو ملوانان نگون بخت رو آزاد کردهایم ودر مقابلش هیچ موردی رو مثلا آزادی دیپلماتهای ایرانی روبوده شده در عراق را مطالبه نکردهایم از این بابت کمی رفتار ایران مورد نکوهش و سرزنش هست.
پنجما:بالاخره فهمیدیم که تنش زدایی که سید خندان مطرح کرده بود کار عبث و بیهوده ای نبوده و نیاز زمانه و بسیار کارساز این دوره از روابط ایران با سایر کشور های جهان هست.
ششما:آقای پرزیدنت نشون دادند که مرد لحظه ها هستند پس چه خوب هست که ایشون ییهو خانم رایس رو به ایران دعوت کنند و در مورد مسایل فی مابین بحث و تبادل نظر کنند .مطمئا با این کارشون پرزیدنتیت خودشون رو ثابت کرده اند و همچنین محبوبیتی در ایران خواهند داشت که حتی سید خندان هم ازاین محبوبت بر او خبطه خواهد خورد. چون این کار نیاز به نوعی خرق عادت کردن هست بنابراین توصیه میشود قبل از انجام چنین کاری توصیه های ایمنی رو جدی بگیرند.
همانطوریکه ملاحظه کردید با این دلایل متقن و روشن وواضح و مبرهن امسال سال خوبی به لحاظ دیپلماثی در ایران خواهد بود اگر خدا بخواهد. منظورم همان انشاءالله بود.